- زنار بستن
- کستی بستن بستن زنار به کمر، آویختن زنار از گردن، یا زنار بستن زنبور آشیانه ساختن زنبور (عسل)
معنی زنار بستن - جستجوی لغت در جدول جو
- زنار بستن ((~. بَ تَ))
- کنایه از کافر شدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جامه یا شلوار پوشیدن، آراسته شدن
عمل کردن، گوش بحرف دادن
خاموش شدن
آماده کردن سنگر و پناه گرفتن در آن
سکوت کردن، خاموش شدن
در امور نظامی ساختن سنگر، آماده کردن سنگر
عهد بستن پیمان بستن
گوشه گرفتن
گور ساختن
اجراء
بستن و پیچیدن چیزی برای حمل آن بوسیله چارپا یا یکی از وسایل نقلیه بستن بار، آماده برای سفر شدن
عمل کردن، به کار بردن، برای مثال دانشت هست کار بستن کو / خنجرت هست صف شکستن کو؟ (سنائی - ۹۸) ، ز صاحب غرض تا سخن نشنوی / که گر کار بندی پشیمان شوی (سعدی۱ - ۵۰)
بستن بار، به هم بستن و پیچیدن چیزی برای حمل کردن به وسیلۀ چهارپا یا گاری یا اتومبیل و امثال آن ها
کنایه از سفر کردن، آماده برای سفر شدن،برای مثال گو میخ مزن که خیمه می باید کند / گو رخت منه که بار می باید بست (سعدی۲ - ۷۱۶)
کنایه از سفر کردن، آماده برای سفر شدن،
استعمال کردن
چسبانیدن خمیربدیوارتنور. یانان بستن درتنورکسی. آرمیدن باوی جماع کردن: تنوری گرم دیدونان دراوبست. (نظامی)